ميدونم بهم نميخوره متولد 92(ميلادي) باشم

با عرض سلام خدمت شما خواننده ي گرامي
خيلي درس و كار دارم ولي اومدم وب مينويسم!
من دانشجوي نرم افزار هستم و اصلا هم درس نميخونم! با اين حال ميخوام معدلم بالا باشه!
الان ساعت 11:14 هست روز 10.9.90 پنجشنبه، و  عصر 16 تا 20 دو كلاس دارم. راستي من عضو شوراي بسيج و فعال هم شدم و ديروز اولين جلسشو شركت كردم كه طبيعتا همش شكايت و پاسخ خواهي از مسئول هيكل گنده و عقل ريزمون جناب آقاي ..... بود!
خوب، به تازگي هم يكي از بچه هاي كلاس واسم تابلو بازي و اين چيزا ميكنه كه امروز ميخوام كلا پرشو وا كنم ولي نه طوري كه اون ضربه بخوره يا كوچيك بشه، طوري كه من واسش كوچيك بشم. آره يه سري برنامه ها ريختم اگه خدا بخواد و به درستي عملي بشه.
خب، من كارم فقط تحصيله و خوش بختانه انتخاب اولم واسه يوني قبول شدم و فاصله خونم تا يوني حدودا 1كيلومتره فقط يه ايستگاه اتوبوس و از اين بابت لذت ميبرم. ناهار حاضره ولي نميرم اينجا حرف ميزنم بهتره. اتفاقا تنها كسي كه خونش جاي خونه ماست و تنها كسي كه از مسير من مياد همون دختر هست كه اسممونو توو يوني روو هم گذاشته و اين مسئله مهم نيست مهم اينه كه من نميخوام با كسي باشم، هيچوقت. من درسمو بخونم هنر كردم ديگه باقيات بمانند. حتما ميگين چطور ميخوام پرشو باز كنم. جواب اينه كه ميخوام فكرشو نسبت به خودم عوض كنم حالا با تظاهرها و ... .
گزارش تخلف
بعدی